ام حسب الذين اجترحوا السيئات
ام حسب الذين اجترحوا السيئات را از سایت نکس 98 دریافت کنید.
آیه 21 سوره جاثیة
أَمْ حَسبَ الَّذینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کَالَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْیاهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما یَحْکُمُونَ «21»
آیا کسانی که مرتکب کارهای بد شدند گمان کردند که ما آنان را همچون کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند قرار خواهیم داد و حیات و مرگشان یکسان است؟ چه بد داوری میکنند.
نکته ها
«اجتراح» از «جرح» به معنای آسیبی است که بر بدن وارد میشود. ازآنجا که گناه روح انسان را جریحهدار میکند، دربارهی کسانی که خلافکارند، «اجْتَرَحُوا» بکار رفته است.
جلد 8 - صفحه 529
در قرآن، استفاده از روش مقایسه زیاد به چشم میخورد از جمله:
آیا مؤمن با فاسق یکسان است. «أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسقاً» «1»
آیا عالم با جاهل یکسان است. «هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ» «2»
آیا کسانی که قبل از فتح مکّه و در زمان غربت برای اسلام خرج کردند با کسانی که بعد از فتح مکّه کمک مالی کردند یکسانند. لا یَسْتَوِی مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ ... «3»
در این آیه نیز میخوانیم: آیا خلافکاران با مؤمنان نیکوکار یکسانند. الَّذینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ ... کَالَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ
مؤمن و کافر
در مقایسهی میان مؤمن و کافر میبینیم که مؤمن با یاد خدا آرام، به داده خدا راضی، به آینده امیدوار، راهش روشن و مرگ را کوچ کردن به منزلی بزرگتر میداند ولی کافر هر روز به گرد طاغوتی میچرخد و هر لحظه محکوم هوسهای خود یا دیگران است، آینده را تاریک و مرگ را فنا میداند.
لذا قرآن برای روشنگری هر چه بیشتر روش مقایسه را مطرح میکند، تا تمام وجدانها در هر سطحی مسئله را درک کنند:
مؤمنان ایمانشان زیاد میشود، «زادَتْهُمْ إِیماناً» «4»* ولی کفّار کفرشان بیشتر میشود.
«ازْدادُوا کُفْراً» «5»*
سرپرست مؤمن خداست، «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا» ولی سرپرست دیگران طاغوتها هستند. «أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ» «6»
خداوند بر دل مؤمن آرامش نازل میکند، «أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوب الْمُؤْمِنِینَ» «7» ولی بر دل کفّار ترس و وحشت میافکند. «سَنُلْقِی فِی قُلُوب الَّذینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ» «8»
افراد با ایمان پیرو حقّ هستند، «الَّذینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ» ولی کفّار پیرو باطلند. «الَّذینَ
«1». سجده، 18.
«2». زمر، 9.
«3». حدید، 10.
«4». انفال، 2.
«5». آلعمران، 90.
«6». بقره، 257.
«7». فتح، 4.
«8». انفال، 12.
جلد 8 - صفحه 530
کَفَرُوا اتَّبَعُوا الْباطِلَ» «1»
آینده مؤمن محبوبیّت است، «سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» «2» ولی آینده کافر حقارت و ذلّت است. «تَرْهَقُهُمْ ذلَّةٌ» «3»*
اهل ایمان به هنگام جان دادن سلام فرشتگان را دریافت میکنند، «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ طَیِّبینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمْ» «4» ولی ستمگران با قهر فرشتگان روبرو میشوند. «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی أَنْفُسهِمْ» «5»
جهاد اهل ایمان در راه خداست، «یُقاتِلُونَ فِی سَبیلِ اللَّهِ»* ولی جنگ و ستیز کفّار در راه طاغوت است. «یُقاتِلُونَ فِی سَبیلِ الطَّاغُوتِ» «6»
پاداش اهل ایمان محفوظ است، «لا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا» «7» ولی تلاش دیگران محو میشود. «حَبطَتْ أَعْمالُهُمْ» «8»*
مؤمن امکانات و دارایی خود را از خدا میداند، «هذا مِنْ فَضْلِ رَبّی» «9» ولی کافر هرچه دارد از علم و هنر و تلاش خود میپندارد. «إِنَّما أُوتِیتُهُ عَلی عِلْمٍ عِنْدی» «10»
کارهای مؤمن پایدار است، «فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمالَهُمْ» «11» ولی کارهای کفّار از بین میرود. «أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ» «12»*
مؤمن از هیچ کس نمیترسد، «لا یَخْشَوْنَ أَحَداً» «13» ولی دیگران ترس دارند. «یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ» «14»
بر اهل ایمان فرشته نازل میشود، «تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ» «15» ولی بر دیگران شیاطین.
«تَنَزَّلُ الشَّیاطِینُ» «16»
«1». محمّد، 3.
«2». مریم، 96.
«3». یونس، 27.
«4». نحل، 32.
«5». نحل، 28.
«6». نساء، 76.
«7». کهف، 30.
«8». بقره، 217.
«9». نمل، 40.
«10». قصص، 78.
«11». محمّد، 4.
«12». محمّد، 1.
«13». احزاب، 39.
«14». نساء، 77.
«15». فصّلت، 30.
«16». شعراء، 221.
جلد 8 - صفحه 531
اهل ایمان امیدوارند، «یُبَشّرُ الْمُؤْمِنِینَ» «1»* ولی کفّار مأیوسند. «إِذا هُمْ یَقْنَطُونَ» «2»
و در یک کلام راه حقّ، راه برترین است، «کَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیا» و راه کفر پستترین است.
«کَلِمَةَ الَّذینَ کَفَرُوا السُّفْلی» «3»
آیا با این همه تابلوهای شفاف قرآنی، جایی برای شک و تردید باقی میماند؟
آری، در دین هیچ شکیّ نیست، «لا رَیْبَ فِیهِ» «4»* امّا آنان در خود وسوسه ایجاد میکنند.
«فِی رَیْبهِمْ یَتَرَدَّدُونَ» «5»
پیام ها
1- خداوند عادل است و در نزد او بد کار و نیکوکار یکسان نیستند. أَمْ حَسبَ ...
2- ریشهی بسیاری از انحرافات، پندارهای موهوم است. أَمْ حَسبَ الَّذینَ ...
3- گناه، خطر است ولی بیشترین خطر برای کسانی است که به سراغ گناه میروند. «اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ» (در کلمه «اجتراح» طلب و خواستن نهفته است)
4- خلافکاران نیز در فطرت خویش مایلند که هم ردیف نیکوکاران باشند. أَمْ حَسبَ الَّذینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ ...
5- هم ایمان و عمل صالح و هم گناه در زندگی و مرگ انسانها نقش دارند.
«سَواءً مَحْیاهُمْ وَ مَماتُهُمْ»
6- داوری بر اساس خیال و پندار محکوم است. أَمْ حَسبَ ... ساءَ ما یَحْکُمُونَ
منبع مطلب : wiki.ahlolbait.com
مدیر محترم سایت wiki.ahlolbait.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.